تدارک چشمانداز و منظر 360 درجه :
ارتباط با مشتری بدین معنی که کلیه کارکنان عرضهکنندگان و شرکاء یک نظر کامل دارند و همین منظر برای مشتری وجود دارد .
فراهم نمودن زمینهای برای دریافت کلیه تجارب مشتریان :
مدیریت کسب و کار میتواند پتانسیلها و امکانات و شیوههای برقراری کلیه راههای ارتباط با مشتری با تجربه زمینه را برای دریافت تجارت ایشان فراهم نماید .
کارآمد ساختن فرآیندهای کسب و کار :
این موضوع از طریق مهندسی مجدد و بکارگیری و فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی میسر خواهد گردید .
ایجاد امکاناتی که مشتریان خودشان بدون نیاز به دستیار یا راهنما، راهنمایی و رهبری شوند :
این امکان بواسطه تهیه یک سایت خودکار و جامع که کار با آن آسان ـ بدون نیاز به دانش فنی ـ باشد، امکانپذیر میگردد .
بنا گذاشتن یک مدل کسب و کار بازرگانی :
امروزه خیلی از کسب و کارهای تجاری موفق که سایتهای آن در اختیار همگان قرار دارد. وجود دارند. که از مدل قوی و ریشهداری برخور دارند .
مهندسی یک زنجیره «ارزش الکترونیکی» که در آن بر یک تعداد محدود و معینی از صلاحیتها و قابلیتهای اساسی تمرکز میکند:
مغازههای الکترونیکی میتواند به صورت تخصصی و یا به صورت عمومی به گونه ای که خوب، برنامهریزی شده باشد، ظاهر شوند .
تنظیم و دایر کردن سازمان کسب و کار :
مبتنی بر هوشیاری و چابکی در پاسخ سریع به هرگونه تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی در محیط .
مسائل و مشکلات مرتبط بر تجارت الکترونیکی :
حتی اگر یک ارائه کننده کالا و خدمات تجارت الکترونیکی عوامل کلیدی را که در قسمت های دوم و سوم گفته شد را با جدیت پیگیری نماید، جهت تعبیه نمودن یک استراتژی تجارت الکترونیکی نمونه و سرمشق، مشکلات و مسایل همچنان میتوانند افزایش یابند برخی این منابع مشکلات و مسایل عبارتند از :
نارسایی در درک مشتریان :
اینکه چرا و چگونه آنها خرید میکنند. حتی یک تولید یا طرح معتبر و دارای ارزش میتواند شکست بخورد، اگر تولیدکنندگان عادات مشتریان، انتظارات و انگیزش آنان را درک نکنند .
عدم توفیق در درک موقعیت رقابتی :
یک نفر ممکن است توانایی بنا نهادن یک مدل کسب و کار کتاب الکترونیکی خردهفروشی را داشته باشد، اما بدون اینکه بخواهد با Amazon.com رقابت کند. یا ممکن است شما در برخورد با افرادیکه به تازگی قصد راهاندازی کسب و کار خود را دارند سؤالی در مورد بازار رقابت بپرسید و آنها پاسخ دهند که اصلاً رقیبی ندارند که مسلماً در پاسخ باید گفت اگر رقابتی نیست پس بازاری وجود ندارد؟
ناتوانی در پیشبینی کردن واکنشهای محیطی :
اینکه رقبا چه کاری انجام خواهند داد؟ آیا آنها علایم تجاری یا سایتهای رقابتی را معرفی خواهند نمود؟ آیا آنها به ارایه خدمات تملیکی اقدام خواهند نمود؟ آیا آنها به خرابکاری عمدی در سایت رقبا روی خواهند آورد؟ آیا قیمتها شکسته خواهد شد؟ دولت چه اقدامی انجام خواهد داد؟ انجام تحقیقات درباره بازار و رقبا ممکن است برخی از پیامدهای مربوط به آن را تخفیف دهد .
تخمین قابلیت منابع:
کلیه منابع، کارکنان، سختافزار، نرمافزار و فرآیندهای کسب و کار چگونه میتوانند در استراتژی پیشنهاد شده به کارگرفته شوند؟ آیا خرده فروشان الکترونیکی در توسعه مهارتهای مدیریت و کارکنان شکست خوردهاند؟ این موضوعات مواردی هستند که توجه به آنها ممکن است در حین برنامهریزی منابع و آموزش کارکنان اهمیت بسزایی داشته باشد .
عدم توفیق در تعدیل و هماهنگی :
اگر گرایش موجود و روابط کنترلی کفایت نکند میتوان به سمت ساختار سازمانی انعطافپذیر، قابل محاسبه هموار حرکت نمود که ممکن است همکاری لازم برای تعدیل در سازمان صورت نپذیرد ( سازمان انعطافپذیر نباشد . )
عدم توفیق در جلب حمایت و الزام یا تفسیر در اعتقاد مدیریت ارشد سازمان کسب و کار به نوآوری و ابتکارات فردی در بدنه سازمان این موضوع اغلب ناشی از عدم توفیق یا عدم توانایی در بکار گماردن نیروهای متخصص و شایسته است به عبارت دیگر هر فرد در سازمان در جایگاه خودکار نمیکند. بکارگیری مدیریت موفق و متخصص از ابتدای شروع هر سازمان در ارتقای نوآوری سازمان مؤثر خواهد بود .